اشاره: متن زیر٬ ترجمهای است از ستونی در روزنامه «ایندیپندنت» که در تاریخ یکشنبه ۱۴ دی سال ۱۳۸۲ در روزنامه «شرق» با عنوان «یکی از آرزوهای اسکورسیزی» به چاپ رسید.
انتخابهای «الی راث» برای روزنامه «ایندیپندنت»:
سکانس خوب
در سکانسی از این فیلم، کوسهای به یک زامبی [یک مرده متحرک] حمله میکند و زامبی کوسه را گاز میگیرد. من عاشق مجموعه فیلمهای زامبی و کوسهها [ژانر فیلم های کوسهای/ آروارهای] هستم و به نظر من این فیلم ترکیب هوشمندانه این دو ژانر است. علاقه من به این مجموعه فیلمها به خصوص فیلمهای زامبی بیش از هر چیزی ناشی از کنجکاوی و اشتیاق من به دنیای پس از مرگ است. این مسئله که پس از مرگ چه اتفاقی میافتد همواره یکی از دغدغههای ذهنی من بودهاست. زامبی ۲ هیچ وقت به قصد خنداندن تماشاگران ساخته نشدهبود. اما دستکاری و درهم آمیزی این دو ژانر به قدری ابزورد و دیوانهوار جلوه میکند که در هنگام تماشای فیلم نمیتوانید یک لحظه هم جلوی خندهتان را بگیرید. من از طرفداران پروپاقرص فیلمهای ژانر وحشت هستم و این فیلم به معنی واقعی کلمه تمامی اشتیاق و میل مرا ارضا کرد. بعد از دیدن آن سکانس کاملاً احساس کردم در دنیای آدمی خلاق و کارگردانی غیرقابل پیش بینی گرفتار شدهام. هنگام ساخت «تب کلبه» مدام سعی کردم تا فضایی مثل زامبی ۲ را به وجود بیاورم و شیوهای مثل لوچیو فلوچی (کارگردان زامبی ۲) را در پیش بگیریم.
سکانس بد
نجات سرباز رایان (استیون اسپیلبرگ ۱۹۹۸)
سکانس پایانی فیلم _ جایی که رایان پیر (مت دیمن) وارد قبرستان میشود و نوه دختریاش پشت سر او قرار میگیرد _ واقعاً مسخره است. نجات سرباز رایان فیلمی جدی درباره جنگ جهانی دوم است اما احساس میکنید این سکانس ربطی به این فیلم ندارد و انگار تکهای از فیلم دیگری را به زور در درون این فیلم قرار دادهاند. وقتی که مرد سالخورده از زنش میپرسد، آیا شوهر خوبی برای او بودهاست، ناگهان این فکر به ذهنم رسید: «مرد حسابی برگرد، پشت سرت رو ببین، تو سه تا نوه خیلی خوشگل داری، تو واقعاً کارت رو خیلی خوب انجام دادی!»به نظر میرسد سازندگان این فیلم در هنگام ساختن آن چنین چیزی را در سر داشتهاند. «خب ما فیلمی ساخته ایم درباره گروهی از مردان، حالا بهانه ای داریم تا چند تا دختر خوشگل رو هم توش نشون بدیم!» شاید اسپیلبرگ سعیکرده تا سکانس قبرستان پایانی فیلم «فهرست شیندلر» را دوباره بازسازی کند، اما به خدا اینجا جواب نداده است!