اشاره: متن زیر ترجمهای بود از یک گفت و گو که در تاریخ ۱۹ آبان سال ۱۳۸۳ در روزنامه «شرق» در ستون «ده فرمان» با عنوان «حرف فقط حرف من است» به چاپ رسید.
استیون فریرز ۲۵ سال است که دارد فیلم مى سازد. این فیلمساز انگلیسى متولد ۲۰ ژوئن ۱۹۴۱ و فارغ التحصیل رشته حقوق است. آشنایى او با آلبرت فینى و لینزى اندرسون باعث ورودش به عرصه سینما مىشود. در دهه هفتاد بیشتر براى تلویزیون انگلستان مىساخته و از دهه هشتاد فیلمسازى براى سینما را آغاز مىکند. حاصل بیست و پنج سال فیلمسازى او ۴۴ فیلم است که از آنها مى توان به «خانم هندرسون تقدیم مىکند»، «معامله»، «چیزهاى قشنگ زشت»، «لیام»، «امنیت ناموفق»، «اوج وفادارى»، «تاریخ شخصى سینماى انگلستان»، «وانت»، «مارى رایلى»، «قهرمان»، «کلاهبردارها»، «روابط خطرناک»، «تابستان گذشته»، «یک روز خوب» و… اشاره کرد. در بیشتر فیلمنامههاى فیلمهاى او مثلثهاى عشقى وجود دارد، روابط عاشقانهاى که با پایانى تراژیک همراه هستند.
باب گیل متولد ۲۵ مى سال ۱۹۵۱ در میسورى آمریکا است و تا به حال براى ۱۹ فیلم، فیلمنامه نوشته و چند فیلم نیز کارگردانى کرده. از آن میان فیلمهاى «بازگشت به آینده»، «بزرگراه میان ایالتى شماره ۶۰» مجموعه تلویزیونى «داستانهاى عجیب و باورنکردنى»، «اکتشاف» و «مى خوام دستهایت رو بگیرم» آثار قابل توجهى هستند. او در سال ۱۹۷۳ از دانشکده سینمایى USC فارغالتحصیل شده و به صورت نه چندان واضحى در فیلمنامههایش به محل سکونتش ارجاع مىدهد. او همچنین در حال حاضر براى کمیکهاى مارول قصههاى DareDevile را مىنویسد. عمده شهرت او نگارش فیلمنامههاى سه گانه «بازگشت به آینده» است.
فیلم محبوب زندگىتان کدام است؟
استیون فریرز: من عقیدهام هر ۵ دقیقه تغییر مىکند (مىخندد) یک فیلم فرانسوى به نام Sus mes serres.
باب گیل: اوه خداى من، دوباره امروز چه روزى است؟ فیلمهاى زیادى نیستند نمىدانم «پدرخوانده»، «دکتر ژیواگو»، «پاتن»، «فرار بزرگ» و «بازگشت به آینده» چون زندگى مرا از این رو به آن رو کرد.
چه در گذشته و چه در حال حاضر کدام یک از برنامههاى تلویزیونى را بیشتر از بقیه دوست داشتهاید؟
استیون فریرز: بیلکو. سرجوخه بیلکو. برنامهاى که تمام زندگى مرا تحتالشعاع خودش قرار داده اما اگر یک خرده دیگر صبر کنید تا پنج دقیقه دیگر نظرم عوض مىشود!
باب گیل: منطقه بین الطلوعین و مسافرین ماه عسل.
بزرگترین موفقیت حرفهاىتان تا به امروز چه بوده است؟
استیون فریرز: من واقعاً از اینکه هنوز یک فیلمسازم شگفتزدهام. من خوشبختم. منظورم این است این آن چیزى نبود که در بچگى آرزویش را داشتم.
باب گیل: بازگشت به آینده.
کدام پروژه آن چیزى نشد که از اول انتظارش را داشتید؟
استیون فریرز: «قهرمان» مرا واقعاً شگفتزده کرده نمىدانم چرا مردم علیه فیلم جبههگیرى کردند. به نظرم که برخوردشان واقعاً بىشرمانه بود هیچ وقت هم از واقعیت قضیه سر در نیاوردم.
باب گیل: ۱۹۴۱.
کتاب محبوب زندگىتان کدام است؟
استیون فریرز: کتاب محبوبى ندارم. اما از طرفداران پروپاقرص ایکنزام.
باب گیل: فکر مىکنم باید به «ماجراهاى هاکل برىفین» اشاره کنم.
اگر مى توانستید تنها یک چیز صنعت سینما را تغییر دهید چه مى کردید؟
استیون فریرز: ببینید فیلمسازى در انگلستان مسئله ناراحتکننده و عذابآورى است. آرزویم این بود که در کشور دیگرى زندگى مىکردم. در اینجا اقتصاد چیز بىمعنایى است.
باب گیل: اگر مىتوانستم فقط یک چیز را تغییر دهم، یک قانون وضع مىکردم با این مضمون: «هر چه که باب گیل بخواهد، حتماً درست درست است» یا «حرف حرف باب گیل است.»
چه کسى یا چه چیزى بیشترین تاثیر را در زندگىتان گذاشته است؟
استیون فریرز: اوه، Karl _Reisz او باعث شد که من کارگردان بشوم. ما در اوایل دهه ۶۰ با هم آشنا شدیم.
باب گیل: اگر بخواهم با تمام وجود به سئوالتان پاسخ دهم جوابم والت دیسنى است اما به طور خاص رابرت زمیکیس.
از آخرین پروژههایتان بگویید؟
استیون فریرز: هیچ وقت از پروژه بعدىام خبر ندارم. قرار بود فیلمى بسازم به نام «صورت میمونى» که بازیگرها زیر قولشان زدند [مایکل داگلاس و کاترین زتاجونز] با این حال این روزها مشغول فیلمبردارى «خانم هندرسون تقدیم مىکند» با بازى تلما بارلو، جودى دنچ و باب هاسکینز هستیم این فیلم کمدى درام قرار است براى سال ۲۰۰۵ آماده شود.
باب گیل: کلى پروژه فوقالعاده عالى در ذهن دارم که نمىدانم کدامشان را به شما بگویم. براى «بازگشت به آینده» یک فیلمنامه دیگر نوشتهام. در سال ۲۰۰۲ نیز فیلم «بزرگراه میان ایالتى شماره ۶۰» را کارگردانى و تهیه کردم. قصه فیلم درباره آدمى به نام نیل است. او هنرمندى است که با پدرش تفاوت دیدگاه دارد. پدرش مىخواهد او را به آکسفورد بفرستد. او با یکى از آن آدمهاى عجیب و غریب روبه رو مىشود که زندگى او را از این رو به آن رو مىکند او مجبور مى شود براى رسیدن به جایى که روى نقشه نیست از طریق بزرگراهى که وجود خارجى ندارد به مسافرت برود و در این راه با دختر آرزوهایش و ماجراهاى پیشبینى نشده زیادى برخورد مى کند.
تا به امروز در حسرت ساختن چه پروژه اى به سر برده اید؟
استیون فریرز: تا به حال که چیز خاصى نبوده. یکبار قرار شد فیلمى بسازم که در نگاه اول چیز چندان مناسبى به نظر نمىرسید… یک نفر چند سال قبل یک پروژه فوقالعاده را به من پیشنهاد کرد با نام «درهاى تابوت/ صندوقچه جواهرات» که ایده اولیه اش محشر بود.
باب گیل: مقاومت جیمبو.