اشاره: متن زیر ترجمه‌ای بود از یک گفت و گو که در تاریخ ۲۸ مهر سال ۱۳۸۳ در روزنامه «شرق» در ستون «ده فرمان» با عنوان «در حسرت فیلمسازى براى بچه‌ها» به چاپ رسید.
دیوید اس. گویر فارغ‌التحصیل دانشکده سینما و تلویزیون USC است. او تابه حال براى فیلم‌هاى «بتمن شروع مى‌کند»، «تیغه: تثلیث» «تیغه ۲»، «زیگ زاگ»، «تیغه»، «شهر تاریک»، «استاد خیمه شب‌بازى»، «بازیچه‌هاى اهریمنى» و… فیلمنامه نوشته است.او همچنین علاوه بر کارگردانى «زیگ زاگ» و «تیغه: تثلیث» چند فیلم را نیز تهیه کرده که از آن جمله مى توان به «ماموریت به مریخ» (برایان دى‌پالما) اشاره کرد. او در کنار نوشتن فیلمنامه علاقه عجیبى به کمیک بوک دارد. به طورى که Justice Society of America از نوشته‌هاى اوست. او همواره دوست داشته تا براساس شخصیت‌هاى کمیک‌های مارول فیلمنامه‌هاى اقتباسى بنویسد.
قطعه موسیقى مورد علاقه‌تان چیست؟
Yikes از طرفداران پروپا قرص ویلکو هستم. آلبوم جدیدش فوق‌العاده است. از دوستداران آثار جدید گومز هم هستم. اخیراً هم چهار سى دى از Def jam گرفتم که بى‌اندازه جذاب بودند.
فیلم محبوب زندگى‌تان کدام است؟
از این سئوال‌ها واقعاً متنفرم. دوست ندارم به چنین سئوالى پاسخ بدهم. فیلم محبوبى ندارم. چیز خاصى به نظرم نمى‌رسد اما این فیلم‌ها را واقعاً دوست دارم: «چهارصد ضربه»، «نابخشوده»، «وحشت در خیابان‌ها»، «و مادرت رو هم…» و…
کدام یک از برنامه هاى تلویزیونى گذشته یا حال را بیشتر دوست دارید؟
اگر درباره مجموعه هاى سال هاى قبل حرف بزنیم زندانى (The prisoner) اما اگر بخواهم در مجموعه‌هاى فعلى به چیز خاصى اشاره کنم حتماً Sopranos مجموعه محبوبم است.
مهمترین موفقیتى که تابه حال در حرفه تان کسب کرده اید چه بوده است؟
کارگردانى زیگ زاگ (اولین فیلمم).
کدام پروژه آن چیزى نشد که از اول فکرش را مى‌کردید؟
مجموعه تلویزیونى‌ام. «خوابرو‌ها» که چند سال قبل از NBC پخش شد. همچنین قسمت بعدى فیلم «کلاغ» که واقعاً چیز مزخرف و آشغالى از آب درآمد.
کتاب محبوب زندگى تان کدام است؟
کتاب «خورشید تازه دمیده» اثر جین ولف.
اگر مى‌توانستید یک چیز را در صنعت امروز سینما تغییر دهید، چه مى‌کردید؟
نصف افرادى را که روى یک فیلمنامه کار مى‌کردند اخراج و بودجه‌اى را هم که به این امر اختصاص پیدا کرده‌بود نصف مى‌کردم. این افراد زمان زیادى را به کار روى فیلمنامه اختصاص مى‌دهند در حالى که نتیجه نهایى چیز دندان گیرى نیست و به ندرت با اثر قابل توجهى روبه رو مى‌شویم.
چه کسى، یا چه چیزى در زندگى بیشترین تاثیر را بر شما گذاشته‌است؟
آلن مور، جین ولف، راد سرلینگ، دیوید لینچ و…
از آخرین پروژه‌هایتان بگویید.
اول از همه نوشتن فیلمنامه «بتمن شروع مى‌کند» بود که ساخت آن را کریستوفر نولان به عهده گرفت. ما در حقیقت در اینجا به دوران کودکى او بازمى‌گردیم و متوجه مى‌شویم او در خردسالى شاهد قتل عام پدر و مادر میلیونرش بوده‌است. او در آن زمان با خودش عهد مى‌کند تا تمام زندگى‌اش را وقف انتقام از قاتلان پدر و مادرش بکند.به همین دلیل به شرق سفر مى‌کند و زیر نظر یکى از اساتید نینجا‌ها آموزش مى‌بیند. او به گاتام سیتى برمى‌گردد اما چهره شهر عوض شده و حالا این اشرار هستند که اداره امور شهر را به دست گرفته‌اند. در این فیلم «کریستین بیل» ایفاگر نقش بتمن است و «مایکل کین»، «لیام نیسن»، «مورگان فریمن» و «گرى اولدمن» از دیگر بازیگران آن هستند. پروژه بعدى نگارش فیلمنامه و کارگردانى بخش سوم «تیغه» بود که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درمى‌آید. این بار در فضایى آخرالزمانى این خون آشام‌ها هستند که بر زمین حکومت مى کنند. در سال ۲۰۰۲ هم اولین فیلمم را با نام «زیگ زاگ» کارگردانى کردم. داستان فیلم درباره پسرى بود تا براى کمک به پدرش جهت پرداخت وام‌هاى او از رئیسش دزدى مى کند. فیلم گوست‌رایدر را هم با بازى نیکلاس کیج و جان وویت تهیه کردم که داستان زندگى یک موتورسوار بود.
آرزوى ساخت چه پروژه‌اى را همچنان در سر دارید؟
واقعاً دوست دارم تا فیلمى براى بچه‌ها بسازم، دوست داشتم تا اقتباسى از «تجهیزات سیاه او» را به فیلم برگردانم اما مورد قبول واقع نشد. همچنین دوست دارم تا اقتباسى از «اثر متاثرکننده نابغه‌هاى حیرت آور» کارگردانى کنم.
