اشاره: نوشته زیر ترجمه‌ای بود از مجموعه گفت و گو‌هایی چاپ شده در مجله «مووی میکر» که در تاریخ‌ ۱ دی ۱۳۸۳ با عنوان «حرف اول را خودتان بزنید» به چاپ رسید.

مورگان اسپارلاک (کارگردان)

  • با خودتان رو راست باشید

به هیچ کس اجازه ندهید مدیریت و کارگردانى فیلم‌تان را در دست بگیرد. به کسى اجازه ندهید در خلاقیت و دیدگاه‌تان دخالت کند. بکوشید تنها شما حرف اول را بزنید.

  • شاید کلمه «من» در عرصه فیلمسازى مهم‌ترین واژه باشد، اما این واژه بر بیشتر از یک نفر دلالت مى‌کند.

حالا پس از اینکه همه کاره فیلم شدید بپذیرید که به تنهایى نمى‌توانید از پس همه کار‌ها بر‌بیایید و از ایده و حرف‌هاى دیگران استقبال کنید. واقعیتش این است که جلوى اندیشه‌اى را که به ذهنتان نرسیده، نمى‌توانید سد کنید.

  • از نقاط قوت و ضعفشان آگاهى داشته باشید.

من خودم در امر رهبرى و هدایت گروه فیلمسازى و همچنین تشویق و ترغیب عوامل به کار و در یک کلام به حرکات درآوردن همه‌شان کاملاً تبحر دارم. اما در تدوین و دفتر‌دارى اوضاعم افتضاح است. همین دلیل براى تدوین و ثبت اسناد و هر چیزى که به مسائل کتابتى فیلم مربوط مى‌شود از آدم‌هاى دیگر استفاده مى کنم. یقین داشته باشید که من درگیر کلیه اجزاى فیلم هستم اما خیلى وقت پیش فهمیدم استفاده از دیدگاه‌ها و نظرات آدم‌هاى دیگر باعث موفقیت بیشتر فیلمم مى‌شود.

  • براى ساختن یک فیلم به کلى پول وپله نیاز ندارید.

ایده‌اى در سر دارید؟ بسازیدش، شما مى‌توانید هر چیزى را که مد نظرتان است از بازیگر گرفته تا تجهیزات و عوامل، به صورت مجانى براى فیلمتان فراهم کنید. آخرین فیلم من ما را به ساندس برد و جایزه‌اى معادل ۶۵هزار دلار را براى کارگردانى نصیب من کرد. بیشتر این پول‌ها خرج سفر شد. اگر اصلاً مسافرت نمى‌رفتیم مطمئن بودم بیشتر از نصف این پول برایمان باقى مى‌ماند.

  • در این دنیا آدم‌ها به دو دسته تقسیم مى‌شوند. آنهایى که به هر چه مى‌گویند عمل مى‌کنند و … دیگران

همین حالا موضع خودتان را مشخص کنید. براى خود‌تان مشخص کنید عضو کدام دسته هستید. عوامل مختلف موقعى دوست دارند در پروژه شرکت کنند(حتى بدون دستمزد) که بدانند کار واقعاً ساخته مى‌شود. موقعى که جوان بودم با کلى کار آشغال و کثافت خودم را مشغول کردم. یک عالمه فیلم که هیچ‌وقت به سرانجامى نرسیدند و در زندگى‌ام هیچ جایگاه مهمى ندارند.

  • همان چیزى را بگویید که مد نظر‌تان است و همان کارى را انجام دهید که حرفش را مى‌زنید و عوامل دور‌و‌بر‌تان را سردرگم نکنید

اگر واقعاً بدانید که چه در سر دارید و دنبال چه چیزى هستید، مى‌توانید همه عوامل را سر فیلمبردارى نگه دارید و مطمئناً به همکارى‌تان ادامه دهید. من چهار سال است که با این گروه مشغول فیلمسازى‌ام. آنها هر چیزى را که من مى‌گویم انجام مى‌دهند. ما تا به حال هر چه را در ذهن داشته‌ایم به تصویر کشیده‌ایم. البته کارهاى‌ما خیلى سریع و راحت به نتیجه نرسیده‌اند، با این حال ما در کنار هم مانده‌ایم و با هم همه جوایز را درو مى‌کنیم.

  • مى خواهید فیلمنامه بنویسید؟

حتماً آن را بنویسید.

فیلم‌شناسى مورگان اسپارلاک: بزرگترین سایز لطفاً! (نویسنده و کارگردان ۲۰۰۴)، من شرط مى بندم تو مى تونى؟ (تهیه کننده ۲۰۰۱)، لئون (دستیار تولید ۱۹۹۴).

جورج وینگ (فیلمنامه‌نویس)

۱- اصیل و خلاق باشید.

۲- در لس‌آنجلس نباید زندگى کنید.

۳- اگر نتوانستید قصه‌تان را براى یک آدم غریبه درست تعریف و سرگرمش کنید، قطعاً یک جاى کار اشکال دارد.

۴- فیلمسازى به شیوه اروپایى به مراتب عقلانى‌تر است.

۵- شیوه فیلمسازى آمریکایى هم کار معقولى است، البته تا زمانى که پاى ستاره‌ها در میان نباشد.

۶- در لس‌آنجلس تمام کار‌هایى که ظاهر‌شان خیلى سخت است در عمل راحت‌تر و سریع‌تر انجام مى‌شوند.

۷- اگر در لس‌آنجلس به کسب درآمد مشغولید حداکثر روزى سه قرار ملاقات داشته باشید.

۸- براى ورود به سیستم، فیلمنامه را فقط به تهیه کننده بدهید نه به مدیر روابط عمومى‌اش.

۹- پیاده‌روى‌هاى طولانى مدت در کنار ساحل یا در کوه‌ها باعث مى‌شود کلى ایده ناب در ذهنتان شکل بگیرد.

۱۰- ده چیزى که از سینما آموخته‌ام؟ واقعاً آنقدر وقت نداشته‌ام تا ده چیز درست و حسابى بیاموزم!

فیلم‌شناسى جورج وینگ: پنجاه قرار ملاقات اول (۲۰۰۴)

پیپ کارمل (تدوین‌گر)

  • هدایت‌ها و کارگردانى اسکات هیکس

اسکات هیکس در پایان هر روز که فیلم را با هم مرور مى‌کردیم، با دقت و وسواس هر چه تمام، کلیه راش‌هایى را که گرفته بود برایم توضیح مى‌داد. البته نیازى به این کار نبود، تصاویر او به خودى خود گویاى همه چیز بودند. نقطه ابهامى وجود نداشت. وقتى به نماهایى که او گرفته بود نگاه مى‌کردید خیلى راحت به نیت و هدفش پى مى‌بردید.

  • اولین کات (قطع) فیلم

اولین قطع فیلم خیلى دشوار و پر مخمصه است. به جایى مى‌رسید که خیلى از چیز‌ها در نظرتان غیر ضرورى جلوه مى‌کنند. فقط قصه‌تان را تعریف کنید.

  • فیلمنامه

من همیشه سعى مى‌کنم تا جایى که ممکن است دیالوگ‌ها را حذف کنم.

  • تکیه بیش از اندازه به فیلمنامه

معمولاً خیلى سخت است که قبل از فیلمبردارى نتیجه بگیریم کدام بخش فیلم غیر ضرورى و اضافى است. شما باید پلان‌هاى مورد نظرتان را فیلمبردارى کنید اما در استفاده و به کار گیرى آنها دقت تمام و کمال به خرج دهید و کاملاً سنجیده عمل کنید.

فیلم‌شناسى پیپ کارمل: درخشش (۱۹۹۶)

دیدگاهتان را بنویسید

لطفاً دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

14 − یازده =