اشاره: نوشته زیر ترجمهای بود از مجموعه گفت و گوهایی چاپ شده در مجله «مووی میکر» که در تاریخ ۲۹ دی ۱۳۸۳ با عنوان «بنشینید و لذت ببرید» به چاپ رسید.
ژان-ژاک آنو (کارگردان)
- کارگردانى بازیگرها
در دانشکدههاى سینما به شما گفته شده جهت کارگردانى صحیح بازیگرها مهمتر از کارگردانى توانایى نوشتن صحنهاى است که بازیگران در آن احساس آرامش و آسودگى کنند و نوشتن دیالوگهایى است که معقول باشند. بعد از این تازه باید بازیگر را در جاى صحیح قرار دهید، لباس مناسبى به تنش بپوشانید و نقش مقابلش را درست انتخاب کنید. از همه مهمتر انتخاب درست بازیگر براى نقش اول فیلمتان است. (مى خندد) خب اگر همه این کارها درست انجام شوند به هنگام فیلمبردارى نیاز به هیچ کار اضافى نیست، بنشینید و لذت ببرید.
- کارگردانى حیوانات
کارگردانى حیوانات فقط به فکر و اندیشه نیاز دارد: شما از خودتان مىپرسید اگر بازیگرم فیلمنامه را خوانده باشد من چه طور مىتوانم بازیگرم را به صورت ناخواسته و خود به خود به بازآفرینى آنچه که باید انجام دهد وادارم؟ در کار با حیوانات هم دقیقاً دغدغه شما باید چنین چیزى باشد. با حیوانات مثل بازیگرهایتان رفتار و همان گونه آنها را کارگردانى کنید. مطمئن باشید به نتایج بهترى مى رسید. اگر مىخواهید به اهدافتان برسید، بازیگرانتان را _ فرقى نمىکند دوپا باشد یا چهارپا _ در موقعیتى قرار دهید که تا حد ممکن به آنچه نوشتهاید نزدیک باشد.
- خلق یک «داستان باورپذیر»
نکته جالب این است که تماشاگران از بیشتر چیزهایى که اتفاق مىافتد خیلى کم اطلاع داشته باشند، در غیر این صورت آنها به راحتى متوجه مىشوند که آنچه مىبینند راست است یا تقلبى. (مىخندد). خب وقتى براى آنها قصهاى نقل مىکنید که ساخته و پرداخته ذهن ما یا فیلمنامه نویس است، تمام هم و غمتان باید معطوف این نکته شود که تماشاگر موقعى از دیدن فیلم لذت مىبرد که آن را باور کرده باشد. به همین دلیل من همیشه نهایت سعىام را مى کنم تا کوچکترین اجزاى فیلم نیز به شدت معتبر و موثق به نظر برسند و تا حد ممکن سئوال برانگیز نباشند.
- اجازه براى کشف
شما مىباید به گونهاى دنیاى اثرتان را بازآفرینى کنید که تماشاگرتان را در موقعیت کشف قرار دهید. دنیاى متفاوت از دنیاى تماشاگر و در عین حال قابل درک و فهم براى او. خب در این صورت براى تماشاگرتان لذت مضاعف سفر به دنیایى متفاوت را بدون خرید بلیت هواپیما و مشکلات دیگر فراهم مىکنید. لذت کشف این دنیا خود بخشى از این سفر مىشود.
فیلمشناسى ژان-ژاک آنو: دو برادر (۲۰۰۴)، دشمن پشت دروازهها (۲۰۰۱)، هفت سال در تبت (۱۹۹۷)، بالهاى شجاعت(۱۹۹۵)، عاشق (۱۹۹۲)، خرس (۱۹۸۹)، نام گل سرخ (۱۹۸۶)، عجول (۱۹۷۹)، سیاه و سفیدرنگى (۱۹۷۷).
جان تول (فیلمبردار)
- اصالت
وقتى ایده درخشانى به ذهنتان رسید که حس کردید برایتان آشناست به یک ایده جدید فکر کنید.
- ایدههاى احمقانه
یعنى وقتى احمقانهترین ایدهها، ایدههاى خوبى از آب درمىآیند.
- اهمیت اجرا
ایدههاى ساده معمولاً بهترین ایدهها هستند. این اجراست که کار را خراب مىکند.
- انتخاب پروژه
همکارى با کسى در آخرین فیلمش، دلیل موجه و معقولى براى شرکت کردن در پروژه بعدى او نیست.
- دیدگاه شخصى
وقتى که قرار است در فیلم کس دیگرى کار کنید، به حرفها و نظرات او گوش دهید و مدام دیدگاههاى شخصىتان را دخالت ندهید، شما دارید فیلم او را مىسازید نه فیلم خودتان را.
- تصمیم گیرى
هیچ وقت به هنگام فرار از یک معامله بد، ترس و هراس به خودتان راه ندهید.
- وجه اقتصادى فیلمسازى
اگر مىتوانید از پس خرج و مخارجش بربیایید فقط براى پول کار نکنید و سعى کنید همیشه در فیلمهایى کار کنید که سود به همراه داشته باشند.
- احساس غرور و افتخار بابت پروژه شخصىتان
کار خوب همان چیزى است که اهمیت دارد. بقیه مسائل اصلاً مهم نیستند.
فیلمشناسى جان تول: الیزابت تاون (۲۰۰۵)، آخرین سامورایى (۲۰۰۳)، آسمان وانیلى (۲۰۰۱)، ماندولین کاپیتان کورلى(۲۰۰۱)، تقریباً مشهور (۲۰۰۰) خط قرمز باریک (۱۹۹۸)، بارانساز (۱۹۹۷)، جک (۱۹۹۶)، دلاور (۱۹۹۵)، افسانههاى پاییزى (۱۹۹۴)، باد (۱۹۹۲) و….