اشاره: نوشته زیر ترجمه‌ای است از گفتگوی روزنامه «دیلی تلگراف» با «تئو آنگلوپولوس» که در تاریخ ۹ اسفند سال ۱۳۸۳ در روزنامه «شرق» با عنوان «فیلمى که هو شد» به چاپ رسید.

من چندین سال بعد از تماشاى «ماجرا» توانستم در رم به ملاقات آنتونیونى بروم. همسرم تنها ناظر گفت و گوى دونفره ما بود. من و آنتونیونى تنهاى تنها در گوشه‌اى مشغول گفت و گو بودیم. همسرم پس از پایان دیدار ما به من گفت: «مى دونى حالت شما دو تا شبیه چه کسانى بود؟ فضاى اونجا شبیه ملاقات‌هاى عشاق دلداده شده بود.» آنتونیونى در نظر من مردى فوق‌العاده محجوب و سر به زیر بود یک آدم خجالتى به تمام معنى. او آن زمان درگیر مراحل پس از تولید فیلم «هویت یک زن» بود و یکى از دوستان من ترتیب این ملاقات را داد. من به او گفتم هنوز هم سیزدهمین بلیت تماشاى «ماجرا» در جیبم هست و او پاسخ داد: «خیلى خب لطفاً  در این باره با من حرف نزن. من مى‌خواهم درباره فیلم‌هاى خودت صحبت کنم.»
فیلمى که بیشتر از همه آثار سینمایى مرا منقلب کرد و بیشترین تاثیر را بر من گذاشت «همشهرى کین» بود اما «ماجرا» فیلمى بود که همیشه از آن با عنوان «یک بیان تقریباً احساسى» یاد مى‌کنم. ۲۴ ساله بودم که آتن و شغلم در یک دفتر وکالت را رها کردم تا در پاریس به یک دانشکده سینما بروم.

«ماجرا» اولین فیلمى بود که در آنجا تماشا کردم. روایت سوسیالیست‌هاى ثروتمند ایتالیایى این فیلم دنیاى سینما را به لرزه درآورده بود. در کن وقتى که فیلم براى اولین بار به نمایش درآمد تماشاگران به قدرى این اثر را هو کردند و آن قدر برخورد زننده‌اى را در پیش گرفتند که آنتونیونى و بازیگر فیلمش «مونیکا ویتى»،  مجبور شدند از سالن نمایش فیلم بیرون بیایند با این وجود «ماجرا» در نظر دانشجویان رشته سینما اثرى انقلابى بود و همه آنها بى‌گمان شیفته‌اش شده بودند. هیچ وقت یادم نمى‌رود در دانشکده ایدک این جمله ورد زبان من و همکلاسى‌هایم شده بود: «بریم یک دوز آنتونیونى بزنیم.» هر کدام از ما یکى از صحنه‌هاى فیلم را به شدت دوست داشتیم.


به همین دلیل فیلم را دقیقاً تا همان صحنه نگاه مى‌کردیم و بعد از سالن خارج مى‌شدیم. صحنه مورد علاقه من تقریباً در بخش‌هاى آخر فیلم قرار داشت. نمایى از پشت یک مرد، ساندرو، که مى‌گریست و کلادیا دستش را روى شانه‌هاى او مى‌گذاشت. او مى‌گریست چون نمى‌توانست عاشق باشد. من سیزده بار به تماشاى این فیلم رفتم. احساس مى‌کنم یکى از دلایلى که باعث شد فیلم تاثیر غریبى بر من بگذارد زیبایى پرشور و شوق برانگیز «مونیکا ویتى» بود. شاید هم دنیایى که آنتونیونى برایمان به تصویر کشیده بود از نظر من دلفریبى و جذابیت به خصوصى داشت.

من همیشه نوع نگاه آنتونیونى به سینما و شیوه فیلمسازى او را مى‌ستایم. به نظر من «ماجرا» انقلابى در دنیاى فیلمسازى بود. آن زمان همه در امر تدوین بر سر یک سرى قواعد خاص توافق کرده بودند و کسى هم حاضر نبود از آنها عدول کند. شما الزاماً مى‌بایست تن به آن قوانین مى‌دادید مثلاً مى‌بایست پس از رخداد یک کنش (action) حتماً تصویرتان را به نماى دیگرى قطع مى‌کردید اما آنتونیونى همیشه مى‌کوشید پس از نمایش تصویر اصلى تا اندازه‌اى نما‌هایش را ادامه دهد و آنها را قطع نکنند، تصاویرى که شاید در نظر خیلى‌ها وجودشان ضرورتى نداشت و مى‌بایست حذف مى‌شدند.

اما براى او ضرورت داشت که به فیلم‌هایش اجازه تنفس بدهد. این نوع نگاه و برداشت او به فیلم‌هایش قامتى موسیقایى مى‌بخشید و شاید به خاطر همین چیز‌ها فیلم در اولین نمایشش با هو و شیشکى رو‌به‌رو شد. اولین نمایش فیلم همچون فاجعه اى براى او بود اما نمایش دوم آن جایزه ویژه هیات داوران را نصیب او کرد و من فکر مى‌کنم او مستحق این جایزه بود آن هم به خاطر زیبایى خیره کننده تصاویر فیلمش و آفرینش یک زبان سینمایى جدید.

دو سال بعد از «ماجرا» از «همشهرى کین» در مقام دوم بهترین فیلم‌هاى تمام عمر گروهى از منتقدان و فیلمسازان قرار گرفت. شیوه تدوین آنتونیونى بى‌اندازه براى من الهام بخش بود. من آن را با ذهنیت خودم درآمیختم و شیوه خودم را ابداع کردم. نما‌هاى فیلم‌هاى من به مراتب طولانى‌تر از آثار آنتونیونى هستند. بعد ها وقتى متوجه شدم خود آنتونیونى هم دیگر آن شیوه را به کار نمى‌گیرد تا اندازه اى دلگیر و افسرده شدم. من بعد از آن ۱۳ بار دیگر هیچ وقت به تماشاى «ماجرا» ننشستم و دوست ندارم در آینده نیز این کار را بکنم. راستش را بخواهید از این کار مى‌ترسم. فکر مى کنم این تجربه چیزى است شبیه اولین عشق زندگى‌تان.
شما هیچ دوست ندارید به گذشته برگردید و دوباره با او رو‌‌به‌‌‌رو شوید. زمان چهره او را تغییر داده، چشم‌هاى او دیگر درخشش و زیبایى سابق را ندارند، لب و دهان او دیگر شوق برانگیز نیستند. «ماجرا» در ذهن من همچون اثرى جذاب و دوست داشتنى ماندگار شده‌است.

دیدگاهتان را بنویسید

لطفاً دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

شانزده + هشت =