اشاره: نوشته زیر ترجمهای بود از مجموعه گفت و گوهایی چاپ شده در مجله «مووی میکر» که در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۸۴ با عنوان «ببر غران، اژدهاى پنهان» به چاپ رسید.
آنگ لى (کارگردان)
- مولف گرایى (Auteurism)
مولف یعنى چه؟ یعنى کسى که مدام خودش را تکرار کند؟
- درهم آمیزى ژانرها
من هر وقتى که فیلمى در حیطه یک ژانر به خصوص مىسازم سعى مىکنم قواعد آن را کاملاً تغییر دهم یا آن را با چیز دیگرى ترکیب کنم تا نتیجه کارم اثر نویى بشود.
- ساختن فیلمهاى کونگ فویى
در ساخت فیلمهاى مربوط به هنرهاى رزمى یک جور انرژى فراوان و یک نیرو تکان دهنده موج مىزند. به نظر من فیلمسازان این گونه سینما، سینماگرانى دوست داشتى و براى دیگران الهام بخش هستند. بیش از هر چیزى ساختن فیلمهایى از این دست مرا به یاد دوران سربازىام در تایوان مىاندازد. ساختن چنین فیلمهایى براى من حکم وظیفه را داشت من با یک دست قسمت احمقانه و چرند این فیلمها را چسبیده بودم و با دست دیگر بخش فکورانه کار را هدایت مىکردم. در فیلم من (ببر غران، اژدهاى پنهان) بازیگران واقعاً شکنجه شدند. آنها در حالى که به طرز ناجورى با سیم از درو و دیوار آویزان شده بودند مىبایست به ایفاى نقشهایشان مىپرداختند و این کار چیزى در حد شکنجه بود.
- هدف یک فیلمساز
ما در دنیایى زندگى مىکنیم که قوانین جاذبه بر آن حکمفرمایى مىکند و در پى آنیم که به مقابله با آن برخیزیم.
- فیلمبردارى
من براى اسبها از پرده عریض استفاده مىکنم چون سر این موجودات بزرگ است و قد و قامت بالایى هم دارند.
- شوخ طبع بودن
طنازى و شوخ طبعى هیچ معنایى ندارد، چه اسلپ استیک (بزن بکوب) باشد، چه کمدى خالص، چه رومانتیک، چه آبزورد. براى من پرداختن به طنز و کمدى سخت ترین کار دنیاست. شاید نیاز به زمان بیشترى داشته باشم. اگر از دو طرف روى سرم اسلحه بگذارند و مجبورم کنند که کمدى بسازم واقعاً نمىدانم چه طورى از عهده این کار بربیایم.
- برنامههاى آینده
به یک فیلم پرهیجان و تریلر فکر مىکنم. شاید هم قصهاى مربوط به ارواح و اشباح و چیزى که ذهن مرا درگیر خودش کرده است ساختن یک فیلم موزیکال است.
- سکانسهاى اکشن
اکشن تنها زمانى خوب است که در پى بسط روابط و شخصیت پردازى بیشتر به کار گرفته شود.
- ستارهها
ستارهها، ستاره هستند و شما مىباید بیش از بازیگران معمولى به آنها توجه کنید. آنها شایستگى توجه بیشترى را دارند. آنها با تماشاگرانشان قرارداد بستهاند.
- فرهنگ تایوانى
در فرهنگ و آداب و سنن من، ما چیزى به اسم خالق نداریم. خدا، یا هر چیزى که بالاى سر ماست با راز گره خورده است. ما همه چیز را مشاهده مىکنیم، تواضع در پیش مىگیریم و آن قدر از خواستههایمان مىکاهیم تا سرانجام از درون منفجر شویم، پس از این با هیاهو و هرج و مرج روبهروئیم و مردم ما دنبال دروغها و چیزهایى تازه مىگردند تا به تعادل مجددى برسند و این طورى است که جامعهما به راه خودش ادامه مىدهد.
فیلمشناسى آنگ لى: کوهستان بروکبک (۲۰۰۵)، هالک (۲۰۰۳)، ، ببر غران، اژدهاى پنهان (+ تهیه کننده ۲۰۰۰)، با شیطان بتاز (۱۹۹۹)، طوفان یخ (+ تهیه کننده ۱۹۹۷)، حس و حساسیت (۱۹۹۵)، بخور، بنوش زن، مرد (+ فیلمنامه ۱۹۹۴)، جشن عروسى (+ تهیه کننده و فیلمنامه ۱۹۹۳)، Pushing Hands (+ تهیه کننده و فیلمنامه ۱۹۹۲) و…
لرى میستریچ (تهیه کننده)
همیشه قبل از انجام پروژهاى برنامه ریزى کنید.
این کار تجارت است، تفریح نیست.
پوستتان را کلفت کنید و یاد بگیرید قوى باشید.
راه موفقیت همیشه از سختى و ناملایمات مىگذرد، به همین دلیل همیشه با بهترین تدوینگران، مدیران فیلمبردارى، صدابرداران و قوىترین تهیهکنندهها همکارى کنید.
مقدمات، مقدمات و مقدمات بیشتر
فیلمشناسى لرى میستریچ: تب جمعه شب (۲۰۰۴)، پس عشق باز مى گردد (۲۰۰۳)، پدر و ایشان (۲۰۰۱)، جولیا جانسون (۲۰۰۱)، یک بار در زندگى (۲۰۰۰)، مى تونى به من اعتماد کنى (۲۰۰۰)، زن ۲۴ ساعته (۱۹۹۹)، سرزمین غریب (۱۹۹۸)، هنرى فول (۱۹۹۷)، نیاگارا، نیاگارا (+بازیگر ۱۹۹۷) و…