اشاره: نوشته زیر ترجمهای بود از مجموعه گفت و گوهایی چاپ شده در مجله «مووی میکر» که در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۸۴ با عنوان «دزدى هنر نیست» به چاپ رسید.
جیمز فولى (کارگردان)
- براى خودتان یک سرى اصول و قاعده کلى داشته باشید
هیچ وقت از اخراجشدن نترسید. اگر مىدانید نکتهاى صحیح است شدیداً سر حرفتان بایستید. براى اعتقادتان مبارزه کنید. اصلاً کوتاه نیایید. معمولاً در آینده به خاطر این مقاومت پایدارى بر سر اصولتان مورد تحسین و ستایش همه قرار مىگیرید.
- مسئله بینش
مهمترین مسئلهاى که شما در مقام یک کارگردان با آن مواجه مىشوید نگرشى است که بر موضوع و فضاى فیلمتان حاکم است. مهمتر از آن دنیاى ذهنى و جهان بینى قهرمان فیلمتان است که در سرتاسر فیلم به چشم مىخورد. هیچ وقت این نکته را فراموش نکنید و به دیگران هم اجازه ندهید آن دیدگاه را از بین ببرند یا تضعیفش کنند. شما در هنگام ساخت فیلم به تدریج متوجه مىشوید هرکسى مدام به شما مراجعه مىکند و درباره دیدگاه هایش پیرامون فضاى فیلم و دنیاى قهرمانتان حرف مىزند و شدیداً اصرار دارد که نظراتش کاملاً درست است. خب ذات بشر همین طورى است.
- سرعت و برنامه کارى
هرچه سریعتر بهتر. اصلاً مهم نیست که فیلم قرار است با چه میزان بودجه ساخته شود، شما به هرحال به تمام خواستهها و ایدههایى که در سر دارید نمىرسید. در طول روز زمان به هیچ وجه کافى براى تحقق ایده هایتان ندارید. وقتى مىخواهید به سر صحنه فیلمبردارى بروید و قرار است روزتان را شروع کنید قبل از هر کارى تمام مقولات غیرضرورى و کارهاى نشدنى را از فهرست روزانهتان حذف کنید و تمام ذهنتان را متوجه «بایدها» کنید.
- اهمیت برخورد اول
اگر کارگردانید و قرار است فیلمنامهاى را بسازید، به هیچ وجه آن فیلمنامه را بیش از چندبار نخوانید. فیلم شما قرار است در نهایت چیزى بشود که تماشاگران به تماشایش مىروند. هرچه که در برخورد اول به آن رسیدید همان را به تصویر برگردانید. حس اولیهتان نسبت به اثر اهمیت فوقالعادهاى دارد.
- از بقیه کارگردانها دزدى نکنید
مطمئن باشید هر تصمیمى که براى فیلمتان بگیرید به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر تمامى فیلمهایى است که پیش از این تماشایشان کردهاید. با این وجود دیگر واقعاً مایه شرمسارى است وقتى که دارید درباره سکانسى از فیلمتان صحبت مىکنید دقیقاً آن را به فیلمهاى دیگرى ارجاع دهید. سعىکنید هنگام فیلمبردارى اساس اولیه ساختار فیلمتان کاملاً برآمده از تجربیات بصرى و دنیاى اطراف خودتان باشد.
فیلمشناسى جیمز فولى: ۸۸ دقیقه (۲۰۰۵)، سنگدلان (۲۰۰۵)، مرد و همسر (۲۰۰۵)، اعتماد (۲۰۰۳) ، مفسد (۱۹۹۹)، تفنگ (مجموعه تلویزیونى ۱۹۹۷) ، تالار (۱۹۹۶)، ترس (۱۹۹۶) ، روز یادآورى (۱۹۹۵) ، گلن گرى گلن راس (۱۹۹۲) ، پس از تاریکى عزیزم (۱۹۹۰)، تویین پیکز (اپیزود ۲۰۱۷- ۱۹۹۰)، اون دختره کیه؟ (۱۹۸۷) و…
کنراد ال. هال (مدیر فیلمبردارى):
- راه رسیدن به یک همکارى موفق
داشتن یک عزت نفس و غرورى محکم که درست به کار گرفته شود نه نابجا. صداقت همان چیزى است که این قدرت را کارآمد مىکند. ببینید در بحثها و مشاجرات قرار نیست «برنده» باشید بلکه باید در هر چیزى که فکر مىکنید درستتر است و به بهبود کار مىانجامد حاضر شوید و همکارى کنید. این نباشد که تنها وقتى حرف خودتان درست است با بقیه همداستان شوید.
- همکارى با کارگردانهاى تازهکار
اگر یک وقت احساس کردید که دارد به شما توهین مىشود، دارید تحقیر مىشوید، اگر احساس کردید از همه گروه بیشتر مىفهمید بهتر است همان کارى را بکنید که «آنت بنینگ» در «زیباى آمریکایى» انجام داد و یک سیلى جانانه به خودتان بزنید [مى خندد] «من این خونه رو مىفروشم!»
- مهمترین ابزار یک مدیر فیلمبردارى
توانایى توجه به دیگران و گوش دادن. تمرکز و دقت کامل روى هر چیزى، آگاهى کامل از فیلمنامهاى که خواندهاید و تمرکز روى دیدگاههاى شخصىتان و از طرف دیگر گوش دادن به حرف دیگران و پى بردن به این موضوع که آنها فیلمنامه را چگونه دیدهاند. نظرات و ایدههاى مختلف را پیرامون یک مقوله مورد توجه قرار دهید و توجه ویژهاى به این موضوع داشته باشید که کارگردان فیلم چه پشتوانهاى دارد. ابزار فیزیکى شما همان عوامل زیردستتان هستند. شما به بهترین عوامل نیاز دارید و مىتوانید به دستشان بیاورید. بهترین دستیاران و متصدى دوربین تمام آن چیزى است که شما مىخواهید.
- هدایت عوامل براى رسیدن به بهترین نتیجه
من هرکسى را درگیر کار مىکنم و همیشه هم به مقصودم مىرسم چون از دیدگاهها و کمکهاى همه استفاده مىکنم. آنها ایدههایشان را با من در میان مىگذارند. ما همگى اعضاى یک تیم هستیم. این فقط من نیستم که کار فیلمبردارى را انجام مىدهم. فیلمبردارى فیلم به عهده همگى ما است. نیروهاى جزیى، حرکت دهندگان دوربین، مسئول نور و دوربین همه و همه یک واحد را تشکیل مىدهد که مىتواند دیدگاههاى کارگردان و خواستههاى تصویرى او را محقق کند.
- قابلیت هاى فناورى جدید
به نظرم ابزار و تکنولوژى جدید واقعاً مفید و اثربخشند اما به این شرط که در استفاده از آنها افراط نکنیم. وقتى که لنزهاى زوم وارد بازار شد، فیلمسازان -از جمله خود من- بىنهایت و به صورت افراطى از آنها استفاده کردیم. من در مقام یک هنرمند واقعاً از شرایط آینده خبر ندارم. شاید ناگهان یک عالمه وسیله از راه برسد و وارد جریان کار شود. من واقعاً به ابزار نورسنجى و دوربینهاى مجهز نیاز دارم تا قدرت یک فیلمبردارى موفق و خوب را به من بدهد.
فیلمشناسى کنراد ال. هال (مرگ در سال ۲۰۰۳): اعلام استقلال (ویدئویى ۲۰۰۳)، جاده اى به سوى پردیشن (۲۰۰۲) زیبایى آمریکایى (۱۹۹۹)، بدون محدودیت (۱۹۹۸)، باوفا (۱۹۹۶)، رابطه عاشقانه (۱۹۹۴)، در جست و جوى پاپى فیشر (۱۹۹۳)، عروس سیاه (۱۹۸۷)، ماراتن من (۱۹۷۶) ، لبخند (۱۹۷۵)، پایان خوش (۱۹۶۹) سه گانه (۱۹۶۹)، بوچ کسیدى و ساندانس کید (۱۹۶۹)، جهنم در اقیانوس آرام (۱۹۶۸) و…